صفحه اصلی پیانو آکوستیک پیانو دیجیتال کیبورد لوازم جانبی گیتار کتاب ها استودیو سازهای بادی هدفون و هندزفری تخفیف ها شیوه های پرداخت راهنمای خرید مقایسه محصول خرید اقساط رسانه دسلو وبلاگ

پیانیست نابینا

نویسنده : میشل هالبرستد

مترجم : علی ستار زاده

انتشارات : مرو

موضوع اصلی : ادبیات

موضوع فرعی : رمان خارجی

وضعیت محصول: موجود

تعداد

+ ۱ -

۴۲,۰۰۰ تومان

نقد و بررسی تخصصی
مشخصات فنی
نظرات کاربران
پرسش و پاسخ

درباره کتاب

پیش‌تر پیانوزدن را یاد گرفته بود. تضادی بین انگشت‌های باریکش و کلاویه‌های پهن پیانو وجود داشت؛ اما عاشق رقصانیدن آن‌ها روی پیانو بود، به‌خصوص اینکه فشردن کلیدهای بلند و باریک سیاه که بالاتر از سفیدها قرار دارد، از کمترین لذت‌های او بود. با این کار می‌توانست شیرینی ملودی را چند برابر و قطعه‌های موسیقی را غمناک کند. پیانوی چوبی که در اتاق نشیمن قرار داشت، بهترین وسیله‌ی سرگرمی و پناهگاه او بود. از نظر خودش قبل از تکلم، در موسیقی استاد شده بود. در حقیقت اولین لغتی که خواند، موسیقی بود. او از اینکه گربه‌شان رونتِر، در گوشه‌ی پیانو روی درش می‌نشست، متنفر بود و هر بار این کار را می‌کرد با عصبانیت فریاد می‌زد: «برو پایین رونتِر! سریع!» گربه کمی از او می‌ترسید و ماریا بدون خشونت و زیرکانه با زدن نت‌های «رِ» و «می» به او یاد داده بود که پایین بپرد. این روزها پشت پیانو برایش یکنواخت می‌گذرد. وقتی پیانو تمرین می‌کند یا کنسرتی برگزار می‌کند، شکوه و عظمت پیانوی گراند را با غرور در فضای تالار طنین‌انداز می‌کند. اما وقتی تنهاست و برای خود تمرین و بداهه‌نوازی می‌کند یا قطعه‌ای می‌سازد، جوری اعتمادبه‌نفسش سرکوب می‌شود که حتی رونتِر هم جرئت نمی‌کند اطراف پیانو بازیگوشی کند. او فقط یک کلید برای بازکردن در پیانو دارد؛ اما به‌خوبی می‌داند در حقیقت این پیانوست که کلیددار آرزوها و آشفتگی‌های اوست و این کلید پر از احساساتی که هر روز از ابرازش با دیگران خودداری می‌کند. پیانوی زمان کودکی‌اش تنها رازدار اوست. زردی شمع، آسمان اطلسی و سفیدی شیر که همانند سبیلی بامزه بر روی لب‌هایش شکل می‌گرفت، تنها خاطرات رنگی‌ای هستند که از زمان کودکی برایش باقی مانده است. او می‌داند خورشید باید شبیه شمع باشد، آسمان مانند لباس و کلاویه‌های پیانو به‌رنگ شیر. او رنگ‌های دیگر مانند قرمز، سبز، نارنجی و بنفش را فراموش کرده و در واقع برایش بی‌معناست. برای درک این رنگ‌های بی‌معنا، آن‌ها را به نت تبدیل کرده است. قرمز یعنی زندگی، بنابراین «سُل دیز»؛ سبز یعنی سایه‌ی خنک، پس کلید «فا»؛ نارنجی به معنای پاکی است، یعنی کلید «می»؛ بنفش یعنی احتیاط، پس کلید «دو بمل» و برای رنگ چوبی پیانو هم محبوب‌ترین نتش، یعنی «دو» را اختصاص داده بود. دیگر برایش مهم نیست که دنبال گم‌شده‌هایش بگردد. بینایی واقعاً چیست؟ آیا این است که بدانی هر روز اشیا چه‌شکلی به نظر می‌رسند؟ میز، صندلی و آینه؟ اما او این‌ها را بهتر از هرکس دیگری می‌دانست.

مشخصات

نویسنده : میشل هالبرستد

مترجم : علی ستار زاده

انتشارات : مرو

موضوع اصلی : ادبیات

موضوع فرعی : رمان خارجی

مشاهده ادامه

مشخصات کتاب

نویسنده
مترجم
انتشارات
موضوع اصلی
موضوع فرعی
میشل هالبرستد
علی ستار زاده
مرو
ادبیات
رمان خارجی

برای ارسال دیدگاه ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید
مرتب‌سازی نظرات بر اساس